×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

مرگ تدریجی

× مرگ تدريجي، نه براي خودكشي است نه براي ياد‌آوري آن. مرگ تدريجي قصه‌‌ي جدايي من از باران است. قصه‌ي شمع‌ها و پنجره‌هاي گريان اتاقم. قصه‌ي دور شدن از يك فرشته، كه ديگر نيست. قصه‌ي پاييز و زمستان، باران و برف. مي‌دانم كه بالاي ابرها هم باران مي‌بارد. سوگند خواهم خورد تا آخرين لحظه‌ي مرگم، حرمت شمع‌ها را خواهم داشت. اما نفرين مي‌كنم، آدم‌هايي كه سوگند‌شان را فراموش كردند... مرگ تدريجي خودش در روز تولد خواهد مرد، اما دوست دارد قبل از مرگ، لذت اشك را تجربه كند.
×

آدرس وبلاگ من

jazirehgham.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/cheshm entezare marg

عشق واقعی

شخصي مشغول تخريب ديوار قديمي خانه اش بود تا آنرا نوسازي كند. توضيح اينكه منازل ژاپني بنابر شرايط محيطي داراي فضايي خالي بين ديوارهاي چوبي هستند. اين شخص در حين خراب کردن ديوار در بين آن مارمولکي را ديد که ميخي از بيرون به پايش فرو رفته بود. دلش سوخت و يک لحظه کنجکاو شد. وقتي ميخ را بررسي کرد خيلي تعجب كرد ! اين ميخ چهار سال پيش، هنگام ساختن خانه کوبيده شده بود ! اما براستي چه اتفاقي افتاده بود ؟ كه در يک قسمت تاريک آنهم بدون كوچكترين حرکت، يك مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنين موقعيتي زنده مانده ! چنين چيزي امکان ندارد و غير قابل تصور است. متحير از اين مساله کارش را تعطيل و مارمولک را مشاهده کرد. در اين مدت چکار مي کرده ؟ چگونه و چي مي خورده ؟ همانطور که به مارمولک نگاه مي کرد يکدفعه مارمولکي ديگر، با غذايي در دهانش ظاهر شد ! مرد شديدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت. و این است عشق ! يك موجود كوچك با عشقي بزرگ
شنبه 28 اسفند 1389 - 7:09:45 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


عشق واقعی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

1881 بازدید

1 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

1 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements